• وبلاگ : حيرتكده ي عقل
  • يادداشت : اکبر و قطار ؛ جلال و انگليس
  • نظرات : 5 خصوصي ، 27 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد 

    قصه ما و آب نبات ها

    روزگاري بود كه به هنگام ايجاد يك پست الكترونيكي در سرويس جي ميل شركت اينترنتي گوگل، براي انتخاب نام كشور، مجبور بوديم جايي به مانند لبنان را به عنوان كشورمان انتخاب كنيم، و دليل آن به رسميت شناخته نشدن كشور ايران توسط گوگل بود. گوگل، هنوز به وجود كشوري به نام ايران پي نبرده بود، يا بهتر است بگوييم دولت آمريكا، كشور ما را اصولا ناديده مي گرفت .
    روزگاريست بس طولاني، كه ايرانيان طومارهاي اينترنتي تهيه مي كنند، همايش هايي فرهنگي تاريخي برگزار مي كنند،
    نمايشگاه هاي نقشه و عكس برپا مي كنند، تا گوگل را متقاعد نمايند نام نامبارك ع.ر.ب.ي را از كنار اسم خيلج فارس در سرويس گوگل ارث حذف نمايد. اين اتفاق تاكنون رخ نداده .
    روزگاريست به هنگام مراجعه به بعضي سرويس هاي گوگل، نظير گوگل ارث، گوگل كروم، گوگل تاك، گوگل سرچ كد و گوگل دسك تاپ با پيغامي روبرو مي شويم با اين محتوا : اين سرويس در كشور شما غيرقابل دسترسي است (This product is not available in your country). گوگل در دنيايي كه شتابان به سوي متن باز حركت مي كند، كاربران ايراني را از ابزارهايي مفيد و كارآمد، اين چنين خسيسانه بي بهره مي كند.(گوگل كاربران ايراني را محروم مي كند، نه دولت ايران را، كه دولت اساسا نيازي به اين گونه ابزارها ندارد )
    روزگاريست كه ايرانيان، اگر به يكي از ويدئوهاي صفحه آغازين سايت يويتوب مراجعه كنند(منظور قبل فيلترينگ اين سايت است)، با پيغامي روبرو مي شوند با اين مضموم: اين ويدئو در كشور شما غيرقابل دسترسي است. يوتيوب سال هاست كه به شركت گوگل تعلق دارد .
    اما چند روزي است كه گوگل با ايرانيان مهربان شده. گوگل مهربان شده و سرويس گوگل ترنسليت را براي زبان فارسي عرضه كرده. اين سرويس براي ترجمه از فارسي به ديگر زبان ها و بلعكس مورد استفاده قرار مي گيرد. مهرباني ديگر گوگل، به روز كردن نقشه هاي ماهواره اي شهر تهران در سرويس گوگل مپ و گوگل ارث بوده است. نقشه هايي كه از چند سال پيش تا كنون، همچنان بدون تغيير مانده بودند. اين كار كه البته تدريجي خواهد بود، چند روزيست آغاز شده .
    در مقابل اين الطاف، ايرانيان نيز به هيجان آمده اند و مرتب از گوگل مي خواهند به ياد جانفشاني هاي آنها در كف خيابان هاي تهران، يك روز لوگوي صفحه اولش را به رنگ سبز درآورد .
    ¤¤¤
    روزگاري بود كه آمريكايي ها مي گفتند: «اينترنت حق نيست، بلكه امتيازي است كه به ديگران مي دهيم و هر وقت بخواهيم آن را مي گيريم.» (نماينده آمريكا در اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي )
    چند روزيست رسانه هاي آنها اينگونه مي گويند :
    «... امروزه اصلاح طلبان نياز مبرمي به شبكه اينترنت و ديگر وسائل ارتباط جمعي دارند ، بايد راه هاي دستيابي به اينترنت از راه دور را در اختيار گروه هاي اصلاح طلب قرار داد .
    بايد كمك هاي مالي فراواني در اختيار NGO ها قرارداده شود تا صداهاي بومي در راديو، وبلاگ ها، كليپ هاي ويديويي و ديگر توليدات رسانه اي در داخل كشور توليد شود. در همين زمينه بايد امكانات ماهواره اي، شبكه هاي تلويزيوني و دسترسي به اينترنت هر چه بيشتر در اختيار مخالفان قرار گيرد ...» ( وال استريت ژورنال )
    چند روزيست وزارت خارجه آمريكا نگران ارتباطات ايرانيان با يكديگر و جهانيان شده است. آنها، حتي نمي خواهند تعميرات برنامه ريزي شده سرويس توييتر، خللي در ارتباطات ايرانيان ايجاد كند :
    « روز دوشنبه يك كارمند ارشد وزارت خارجه آمريكا با ارسال ايميلي به مديران شبكه اجتماعي توئيتر خواهان به تعويق انداختن »تعميرات برنامه ريزي شد « اين پايگاه اينترنتي شد تا از اين طريق ايرانيان بتوانند بدون وقفه اطلاعات لازم درباره تظاهرات خياباني را بين خود و جهان خارج رد و بدل كنند.» (نيويورك تايمز )
    وزير خارجه آنها نيز اينگونه مي گويد :
    « ظاهراً توئيتر بسيار مهم است و در زماني كه منابع اطلاعاتي ديگري وجود ندارد اين شبكه نقش مهمي در حفظ خطوط ارتباطي بر عهده دارد و به افراد امكان مي دهد اطلاعات را مبادله كنند...اين حق اساسي مردم است كه بتوانند با هم ارتباط برقرار كنند» (لس آنجلس تايمز )
    ¤¤¤
    همين چند هفته پيش بود كه شبكه اجتماعي فيس بوك، يك نظرسنجي ميان كاربران خود برگزار كرد، كه آيا كاربران كشورهايي نظير ايران، از فعاليت هاي تجاري در اين شبكه منع شوند يا خير، كه با سه چهارم آرا تصويب شد .
    چند روز پيش، نسخه فارسي زبان اين سايت آغاز به كار كرد .
    ¤¤¤
    غول هاي دنيا، همه آب نبات به دست، صف كشيده اند و ما ايرانيان، چه زود فراموش مي كنيم آن همه نامهرباني هاي غول ها را

    پاسخ

    اين کامنت نبود حاجي خودش يک مطلب مفصل ايست. دستت درد نکنه :))